دریافت همین آهنگ

>" /> اسفند 93 - خاطرات عاشقی




کد آهنگ برای وبلاگ







سایت عاشقانه





کد کج شدن تصاویر

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابدون شرح!

 

ورودی امام زاده سید مظفر. 20/اسفند 93

 

 

ماهی خوشملم! هر جا هس خدا حفظش کنه

 

 

 

 

 



[ دوشنبه 93/12/25 ] [ 11:40 صبح ] [ زهرا نظری ] نظر

هفت سین رشته های مختلف


ساکاراز.
سلولوز.
سلول.
سیتوپلاسم.
ساکارومیسز سرویزیه(مخمر).
سارکولم(یه نوع پوشش تار ماهیچه)
.سنگدان
اینم هفت سین از نوع رشته ی تجربی.:D



سارکوم کاپوسی
سیلیاک
سرینی بزرگ
سخت شامه
سورفاکتانت
سمپاتیک
سه لتی
اینم واسه رشته پزشکی




اینم هفت سین پرستارای عزیز نازنین

سرنگ
سرم
سوند فولی
سیلاکس
سبد دارو
سوند رکتال
سوند نلاتون





سیلندر
سوپاپ
سلونوئید
سیکل استرلینگ
سنسور
سوپر شارژ
سرسیلندر
اینم از هفت سین بچه های بامعرفت مکانیک..
عیدتون مبارک !! 




سی
سی پلاس پلاس
سی شارپ
ساختمان داده
ساختمان گسسته
سیستم عامل
سیستم های خبره
اینم هفت سین برو بچ کامپیوتری ... عید نوروز همه مهندسای عزیز مبارک


 



[ یکشنبه 93/12/24 ] [ 7:4 عصر ] [ زهرا نظری ] نظر

لیاقت

لیاقت می خواهد بودن در شعرهای دختری که
با تمام عشق نبودنت را اشک می ریزد
تعجب نکن!!
در بی لیاقتی تو شکی نیست
دلیل اینجا بودنت میان بغض هایم
خریت خودم است نه لیاقت تو..



[ سه شنبه 93/12/19 ] [ 7:21 عصر ] [ زهرا نظری ] نظر

دلتنگی!!!

چقدر دورتر از احساسم ایستاده ای!!


آنجا که تو ایستادی صدای مرا هم نمیشنوی...


چه برسد به دلتنگی!!!

 



[ سه شنبه 93/12/19 ] [ 7:20 عصر ] [ زهرا نظری ] نظر

واژه سکوت ، نیازی به مترجم ندارد

بعضی حرفا رو نمی شه گفت،باید خورد!! ولی بعضی حرفارو

،نه میشه گفت،نه می شه خورد! می مونه سردل!

میشه دلتنگی! میشه بغض! ... میشه سکوت!

میشه همون وقتایی که خودتم نمی دونی چه حالی داری.



[ سه شنبه 93/12/19 ] [ 7:19 عصر ] [ زهرا نظری ] نظر

ما آدما


ما آدما وقت? عاشق م?ش?م


به جا? ا?ن که از بودن با عشقمون لذت ببر?م
ترس از نبودنش داغونمون م?کنه ..!
شکاکمون م?کنه ؛
بد دل م?ش?م
بد خُلق? م? کن?م
دعوا م?شه ؛
ب? احترام? م?شه
قهر م? کن?م و سرد و سردتر م?ش?م ...
ا?نا همش بخاطرِ ترسِ از دست دادنه هااا... 

 



[ پنج شنبه 93/12/7 ] [ 6:21 عصر ] [ زهرا نظری ] نظر

تو چه می دانی...

تو چه میدانی ...


از شب هایی که دنیا دور سرم می چرخید...

اما من با تمام قدرت ، به دور تو می چرخیدم؟!

تو چه می دانی ...

از روزهایی که بغض های دنیا برای من می ترکیدند...

ومن ، بی توجه ،با همه وجود ،برای تو می خندیدم...؟!

تو چه می دانی...

 

 



[ پنج شنبه 93/12/7 ] [ 6:19 عصر ] [ زهرا نظری ] نظر

مرد که باشی...


مرد که باشی

دستهایت بسته

و به اندازه ی تمام نداشته ها

غرورت می دهند

به کسی چه

تو فقیری!!!

دستانت بوی چه می دهد؟

در دلت چه می گذرد؟؟؟

و هر کس تو را به بهانه ای دوست دارد!

آری مرد که باشی

شاید، تنها دخترت

به دلسوزی زیر سیگاری برایت بیاورد

و دل آشوبیُ

سردردُ

بغضُ

غرور،لحظه ای وا می دارند تو را

که فنا شوی

و مبادا دخترت شبی بی نان بخوابد..


 



[ دوشنبه 93/12/4 ] [ 7:29 عصر ] [ زهرا نظری ] نظر

دلم تنگ شده

دلـَــ م تنـــگ شــده؛
براے عکــس هایـے که پـــــاره کردم و سوزاندمشـــان
بـــراے دفتر خاطراتـَــ م که مدت هاســت دیگر چیزے در آن نمى نویســم
حــــــــــتى? براے آدم هاے حســودے که، دورو بـَـرَم میچرخیدند ،



[ دوشنبه 93/12/4 ] [ 6:12 عصر ] [ زهرا نظری ] نظر

یادم نیست..


یادم نیست

طلوع اولین گل سرخ بود

یا غروب آخرین نرگس زرد ؟!

که پروانه ها

تو را در من سرودند

یادم نیست

اولین شعرم را برای تو

که باران کجا می خواند

و پنجره ها فهمیدند

یادم نیست




[ دوشنبه 93/12/4 ] [ 6:9 عصر ] [ زهرا نظری ] نظر