کلبه ای می سازیم
کلبه ای میسازیم
قدر عشق خودمان
غرق نور و شادی
با دو دست خالی
کلبه ای میسازیم
که پر از مهر و وفاست
و خدا هم با ماست
کلبه ی ما زیباست
نان در کاسه ی عشق
مهر در تنگ بلور
زندگی می گذرد
کلبه ی کوچک ما
سرد سرد است اما
هرم دستان تو
گرمی کلبه ی ماست
آسمان سقف ما
و زمین فرش ما
هرچه شد باداباد
این مهم است
که تو، درکنارم هستی
بودن تو کافیست
در کنارت انگار
کلبه از غم خالیست
بی تو کلبه هیچ است
قصه ای پوشالیست
حال دستان را
در دو دستم بگذار
هرچه شد در دنیا
دل به هم میبازیم
با دو دست خالی
کلبه ای میسازیم
[ سه شنبه 94/4/30 ] [ 9:8 عصر ] [ زهرا نظری ] نظر